شب بود وستاره ها من بودم و خیال تو
در گنج خلوت شب من هستم و خیال تو
شب برای ستاره ها زیبایی جمال تو
نور مهتاب و دل من اما غایب جمال تو
شب وقتی که می خوابم در فکر خیال تو
همبستر عشق می شم با نور جمال تو
شب وقتی که نمیای از فراق خیال تو
تا سپیده دم می کشم انتظار جمال تو
شبا که تاریک می شه با یاد خیال تو
تاریکی مطلق میاد در غیاب جمال تو
شب اسوده می خوابم با نور جمال تو
در بستر اسایشم هست یاد خیال تو
|